
تعداد نشریات | 20 |
تعداد شمارهها | 518 |
تعداد مقالات | 4,516 |
تعداد مشاهده مقاله | 9,592,060 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,357,911 |
ضرورت تغییر نگرش در احراز شرایط سلبی شهود با ظهور طبقات جدید اجتماعی (نگاهی به پدیده ولگردی و تکدیگری) | ||
پژوهشنامه فقه اجتماعی | ||
دوره 12، شماره 2 - شماره پیاپی 24، شهریور 1403، صفحه 579-604 اصل مقاله (797.61 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30497/sj.2025.246339.1388 | ||
نویسندگان | ||
فاطمه نجیب زاده* 1؛ معین غلامعلی پور2؛ علی غلامعلی پور3 | ||
1دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران | ||
2دانشآموخته دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
3دانشیار گروه حقوق بینالملل، دانشکده ادبیات و حقوق، دانشگاه پیام نور، کرمان، ایران | ||
چکیده | ||
در قانون ایران شرایطی برای شهود گفته شده است که برخی از آنها به دلیل وجود مناقشات فراوان نیازمند بازنگری است. در این راستا، نگارندگان با روشی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانهای، هریک از شروط سلبی شهود را مورد تحلیل قرار دادهاند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی است که برخی از شروط سلبی مانند ذینفع نبودن و نداشتن خصومت، مورد اتفاق بیشتر فقها بوده است، اما برخی شرایط ازجمله عدم اشتغال به تکدی و عدم ولگردی از لحاظ تعیین ملاک و بعضاً از حیث اصول عقلی مورد مناقشه جدی قرار دارند؛ زیرا با پیدایش طبقات جدید اجتماعی با عنوان مطرودان از جامعه که مفهومی اعم از ولگردان دارد و همچنین سائل به کف مضطر و طفیلی که اخص از مفهوم کلی متکدیان است، میتوان گفت شهادت آن دسته از افرادی که حقیقتاً متکدی و ولگرد شمرده نمیشوند، قابلیت استماع را دارد. بر همین بنیان مشخص شد از بین تقسیمبندی مفهوم متکدی، تنها متکدیانی که تکدیگری را وسیله امرار معاش خود قرار دادهاند، از عده دلایل خارج میشوند نه فردی که از باب ضرورت یا بهصورت موقت یا از روی اکراه دست به تکدیگری زده باشد. همچنین بیان شد ولگردی مفهومی اخص از مطرودان اجتماعی را دارد و هر فردی که از جامعه طرد شده است، در زمره ولگردان قرار نمیگیرد، بلکه درصورتیکه سه عنصر نداشتن مسکن مشخص، عدم اشتغال به شغل متعارف و تأمین نیازها از راه پرسه زدن در اماکن عمومی را مجتمعاً داشته باشد، ذیل تعریف ولگرد قرار میگیرد و بهتبع آن نیز از عده دلایل خارج میشود که این موضوع همسو با تفسیر مضیق قوانین جزایی و بهتر است برای مفهوم ولگرد و متکدی معیارهای مشخصی تعیین شود تا از تفسیر موسع این مفاهیم نیز پیشگیری شود. | ||
کلیدواژهها | ||
شهادت؛ شاهد؛ ماده 177 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)؛ تکدیگری؛ ولگردی؛ سائل به کف؛ مطرودان از جامعه | ||
عنوان مقاله [English] | ||
"The imperative for a paradigm shift in substantiating negative stereotypes amidst the emergence of new social strata: A critical examination of the phenomena of vagrancy and solitary lifestyles." | ||
نویسندگان [English] | ||
Fatemeh Najibzadeh1؛ moein gholamalipour2؛ Ali Gholamalipour3 | ||
1ferdowsi university of mashhad | ||
2tehran university | ||
3Payam Noor University of Kerman | ||
چکیده [English] | ||
The legislative framework, as outlined in Article 177 of the Islamic Penal Code, prescribes specific requisites for a valid religious testimony, eliciting scrutiny and debate within scholarly circles. Given the pivotal role of testimony in adjudication and the preservation of rights, it becomes imperative to engage in rigorous inquiry aimed at validating these stipulated conditions within the legal context. Instances where an individual meets the criteria for testimony in substance, yet their testimony is disregarded due to a lack of conformity with statutory conditions, not only contravenes principles of equity but also jeopardizes the integrity of justice. Consequently, scholars have undertaken a meticulous examination of each restrictive condition of testimony in this discourse, employing a methodological approach characterized by descriptive analysis and drawing insights from jurisprudential, legal, and sociological scholarship. Research findings underscore that while certain conditions, such as the absence of vested interest and enmity, enjoy consensus among scholars and resonate with the foundational principles of Islamic jurisprudence, others, notably non-engagement in begging and non-transience, engender substantive scholarly contention. This discord arises partly due to the evolving social stratification, epitomized by the emergence of marginalized groups labeled as "suspect individuals," encompassing both itinerants and beggars. It can be argued that the testimony of individuals falling within this category, who do not neatly conform to conventional classifications of beggars or itinerants, warrants admissibility. Thus, there emerges a compelling exigency for a reevaluation of testimony conditions, particularly those pertaining to non-transience and non-engagement in begging, by legislative bodies. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Testimony, Article 177 of the Penal Code, Vagrancy, Nomadism, Questioner, Marginalized from Society | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 266 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 41 |